بهار بی خزان

مذهبی

سوال – از کجا بفهمیم که اعمال ماه رمضان ما مورد قبول خداوند قرار گرفته است؟

پاسخ – هر فهمیدنی خوب نیست. بهتر است که ما نفهمیم که اعمال مان مورد قبول خداوند قرار گرفته است یا خیر. اگر بفهمیم که اعمال مان قبول شده است ممکن است که غرور ما را بگیرد و اگر بفهمیم که اعمال مان قبول نشده است، ممکن است که یأس ما را فرا بگیرد.

برای اینکه پیامبر را از پای در بیاورند قرار گذاشتند که از هر قبیله یک نفر بیاید و همه جمع بشوند و پیامبر را بکشند که قاتل یک نفر نباشد. از نقشه ی خبر دار شدند و حضرت امیر در جای پیامبر خوابید. سوال این است که آیا حضرت علی(ع) می دانست که شهید می شود یا خیر. ارزش علی به این بود که نداند. زیرا اگر می دانستند که کشته نمی شوند افراد دیگر هم جای پیامبر می خوابیدند.

روایت داریم: بهتر است که شب قدر مشخص نباشد تا عده ای که احیاء گرفتند دچار غرور نشوند و عده ای که خواب شان برده ناراحت نشوند.

البته قبولی عبادات ماه رمضان نشانه هایی دارد. اگر زن  و شوهری با نیش با هم صحبت کنند نمازشان قبول نیست .اگر کسی غیبت کسی را بکند نمازش قبول نیست. اگر کسی در دلش بدخواه کسی باشد و نیتش این باشد که ضرری به کسی برساند نمازش قبول نیست .روایت داریم که اگر کسی در دلش نیت ضرر زدن به کسی را داشته باشد کارش مورد قبول نیست. اگر کسی درآمدش حرام است عبادتش قبول نیست.

روایت داریم: عبادت با لقمه ی حرام مثل این است که روی شن ساختمان ساخته باشند. ما باید حواس مان به قبولی اعمال مان باشد. مثلا نگوییم چند سفر مکه رفته ایم. گاهی یک عمل کوچک مورد قبول خداوند قرار می گیرد ولی یک عمل بزرگ مورد قبول قرار نمی گیرد.

(صحبتهای آقای قرائتی در سمت خدا )

پی نوشت : درون قلب انسان یک حسی هست که دقیق ومنظم کار می کند . وقتیکه خطایی می کنیم باعث  پریشانی و اضطراب ما می شود و وقتی کار نیکی می کنیم  موجب آسودگی و آرامش ما! وجدان نماد قلبهای بیدار است که زنگار کینه ونفرت وحسدوگناه نگرفته باشند و بهشت وجهنم را در همین دنیا به ما نشان می دهد که با رفتار خود یک قدم به بهشت نزدیکتر می شویم یا قدمی به جهنم ؟

اجتماعی

با 27 سال سن پشت ماشین میلیاردی پدر نشسته است و با یک پرایدتصادف می‌کند. راننده 20 ساله پراید که دانشجو هم بوده، کشته می‌شود. مردم لب به اعتراض می‌گشایند که چه خبرتووووونه؟ او و همراهانش هم سر خود را بالا می‌گیرند و می‌گویند، مُرده که مُرده،دیه‌اش را می‌دهیم.

او وقتی پشت پورشه می‌شنید، تصور می‌کند همه شهر نوکر او هستند و باید در برابرش خم و راست شوند. جوانک حق دارد چنین تصوری داشته باشد. در جامعه پول‌زده باید شاهد چنین رفتاری هم باشیم.

این پسر و امثال او، احترام را دیده‌اند. آنها دیده‌اند وقی پدر پولدارشان وارد جایی می‌شود، همه به او احترام می‌گذارند و تا کمر برایش خم می‌شوند. آنها دیده‌اند که ثروت در جامعه به مراتب بهتر از علم است. آنها می‌بینند بسیاری از آنهایی که به سراغ علم رفتند، هشت‌شان گرو نه‌شان است و آنهایی که به دنبال ثروت رفتند نان‌شان در روغن است.

آنها دیده‌اند که دراین جامعه با پول می‌شود همه کار کرد. آنها به جشم دیده‌اند هزار کار محال با اسکناسحل شده است. حالا چه انتظاری باید از این جوان‌ها داشت. از جوان‌هایی که شغل‌شان تفریح کردن با پول پدر است.